به گزارش انرژی نویس ، در روزگاری که ایران با بحران کمآبی و خشکسالیهای پیدرپی دستوپنجه نرم میکند، توجه دوباره به نظامهای سنتی آبرسانی ضرورتی اجتنابناپذیر بهنظر میرسد. قناتها، این سازههای زیرزمینی هزارانساله، قرنها ضامن بقای جوامع انسانی در اقلیم خشک فلات مرکزی ایران بودهاند اما امروز، بسیاری از آنها یا خشکیدهاند یا به حال خود رها شدهاند. در تهران، آب قناتها درحالی بیاستفاده به فاضلاب شهری میریزد که میتوانست بخشی از کمبود منابع را جبران کند. مدیر پایگاه جهانی قنات ایرانی در گفتوگو با ایسنا، ضمن هشدار درباره روند زوال قناتها، بر لزوم احیای این میراث زنده با تکیه بر مدیریت بومی و بینسازمانی تأکید کرد.
ساشا ریاحی مقدم، مدیر پایگاه میراث جهانی باغ و قنات ایرانی در ارزیابیِ وضعیت کلی قناتهای ایران گفت: ارزیابی کلی ما نشان میدهد در سالهای اخیر بسیاری از قناتهای کشور دچار زوال شدهاند و روند نابودی را طی میکنند. این درحالی است که قنات، شیوهای بسیار پایدار و کارآمد برای استحصال آبهای زیرزمینی بوده و در دوران خود نقش مهمی در تامین آب ایفا کرده است. اگر نگاهی تاریخی به تغییرات اقلیمی و دورههای خشکسالی در ایران داشته باشیم، درمییابیم این چالشها همواره در بازههای زمانی تکرار شدهاند. مردمان این سرزمین، قرنها پیش بهدنبال راهحلهایی برای تابآوری در برابر این شرایط بودهاند و یکی از مهمترین آنها، توسعه شیوههایی برای بهرهبرداری پایدار از آبهای زیرزمینی از طریق حفر میلههای چاه و تونلهای قنات بوده است. این دانش سنتی که ریشه در آزمون و خطای هزاران ساله دارد، در بستر سرزمین خشک ایران، بهویژه در مناطق مرکزی، کارآمد و حیاتی بوده است.
ریاحی مقدم اظهار کرد: متأسفانه با ورود تکنولوژیهای نوین و نگرش نادرستی که به دانش بومی و سنتی پیدا شد، این گمان شکل گرفت که میتوان از طریق روشهای مدرن، تمامی نیازهای آبی را پاسخ داد. اما اکنون، با بحران مدیریت آب و تغییرات اقلیمی، همزمان مواجهیم و شاهد آنیم که راهکارهای مدرن نیز نتوانستهاند به درستی پاسخگوی نیازها باشند.
او درباره این روش سنتی آبرسانی توضیح داد: در گذشته، قناتها نهتنها مسیر استحصال آب بودند، که در کنار خود مجموعهای از سازههای وابسته و کارآمد مانند آسیابها، حمامها، آبانبارها و یخچالها داشتند. این مجموعه، یک نظام هماهنگ و پیوسته را تشکیل میداد که در کشاورزی، بهداشت و زندگی روزمره مردم نقشآفرینی میکرد. اما امروزه این نظام به فراموشی سپرده شده و نگاه به آن بهعنوان روشی «کهنه» و «منسوخ شده»، موجب نادیده گرفتن ظرفیتهای فراوان آن شده است. اگر امروز قناتهایی را که کمرمق یا خشک شدهاند، مرمت و احیا و مادرچاهها را شناسایی و احیا کنیم، لایروبیهای دورهای داشته باشیم و در نگهداری آنها سرمایهگذاری کنیم، میتوانیم با هزینهای بهمراتب کمتر از ایجاد سدهای جدید، به منبعی پایدار و قابل اتکا از آب دست یابیم.
مدیر پایگاه میراث جهانی قناتهای ایرانی با این تاکید که نحوه مصرف آب باید اصلاح شود، افزود: همانگونه که نیاکان ما میدانستند آب چه نعمتی برای این سرزمین است و با صرفهجویی و دقت، از آن بهره میبردند، ما نیز باید به همان الگوهای رفتاری بازگردیم. آبی که از قنات بهدست میآید، اگر به درستی مصرف نشود، ممکن است غیرقابل بازیابی باشد. این نگاه، نهتنها در استحصال آب، بلکه در مدیریت آن نیز باید مورد توجه قرار گیرد. بررسی شیوههای سنتی مدیریت آب در گذشته، میتواند راهگشای بسیاری از چالشهای امروز باشد. نکته بسیار مهم در ثبت جهانی پرونده قنات ایرانی «The Persian Qanat system» در سال ۲۰۱۶ آن است که بیش از آنکه بر خود سازه فیزیکی قنات (میلههای چاه و تونلها) تمرکز داشته باشد، به نظام سنتی و دانش بومی آن توجه دارد؛ دانشی که در قرون متمادی امکان زیست پایدار در سرزمینی خشک را برای مردمان این سرزمین فراهم کرده است.
او با اشاره به اینکه در پرونده میراث جهانی قنات ایرانی، ١١ قنات از ۶ استان کشور بهعنوان نمونههای شاخص ثبت شدهاند، اضافه کرد: البته به باور من، تمام قناتهای کشور واجد ارزش جهانیاند و نباید گمان کرد که ارزش دیگر قناتها پایینتر است. این ۱۱ قنات، تنها مصادیقی هستند که به نمایندگی از این دانش گسترده در فهرست جهانی آمدهاند. با این حال، بسیاری از قناتهای کشور حتی همین قناتهای ثبت جهانیشده، نیز امروز در معرض تهدید و نابودی قرار گرفتهاند. متأسفانه در بسیاری از نقاط، قناتها خشک شدهاند و متولیان، پایان عمر آنها را اعلام کردهاند و بهجای احیا، به حفر چاههای عمیق روی آوردهاند، که خود موجب افت سطح آبهای زیرزمینی و تشدید بحران شده است.
ریاحی مقدم افزود: بهعنوان نمونه، در یکی از بازدیدهایی که از مناطق شمالی تهران داشتم، قناتی را مشاهده کردم که هنوز فعال و پرآب بود، درحالیکه همین آب ارزشمند، بدون استفاده، وارد سیستم فاضلاب شهری میشود. در حالیکه مدیریت درست همین منابع میتوانست در شرایط بحرانی کنونی، بخشی از مشکلات ما را برطرف کند. امروز بسیاری از شهرهای ایران، آب مصرفیشان اعم از آب شرب، کشاورزی یا حتی آب شور، از طریق قناتها تأمین میشود. به همین دلیل، نهتنها این سیستم هنوز قابل استفاده است، بلکه بهسبب شرایط اقلیمی، کارآمدیاش بیش از گذشته شده است.
او درباره احیای قناتها در ایران گفت: برای احیا و بهرهبرداری مؤثر از قناتها، نیاز به یک مدیریت یکپارچه و بینسازمانی وجود دارد. متولی قناتها در کشور وزارت جهاد کشاورزی است، درحالیکه قناتهایی که ثبت ملی یا جهانی شدهاند، تحت نظارت وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی قرار دارند. از سوی دیگر، شوراهای محلی که در گذشته نقش مؤثری در مدیریت قناتها داشتند، اگر بار دیگر احیا شوند، میتوانند در قالب یک مشارکت مؤثر، نقش مهمی در کاهش هزینهها و افزایش بهرهوری ایفا کنند.
مدیر پایگاه میراث جهانی قناتهای ایرانی درباره آمار دقیق قناتهای فعال و خشکشده، اظهار کرد: چنین آماری در اختیار ما نیست؛ چرا که ما متولی مستقیم همه قناتها نیستیم. شاید شرکتهای آب منطقهای یا دفاتر کشاورزی استانها اطلاعات دقیقتری در این زمینه داشته باشند.
ریاحی مقدم در پاسخ به این پرسش که آیا تجربه مشابه قناتهای تهران که در ورطه نابودی هستند، در دیگر شهرها تکرار شده است؟ گفت: تقریباً در تمام شهرهای ایران با این مسئله مواجهیم، گرچه شدت آن در تهران بیشتر است. در شهرهای بزرگ مانند مشهد، اصفهان، یزد، شیراز و دیگر مراکز استانهایی که در نیمقرن گذشته رشد شهری شدید و بیبرنامهای داشتهاند، بسیاری از قناتها از بین رفتهاند؛ برخی بهدلیل توسعه زیرساختی مانند ساخت پلهای روگذر و زیرگذر، و برخی بهواسطه ورود فاضلاب شهری به بستر قناتها. در مقابل، در شهرهای کوچکتر که توسعه شهری کنترلشدهتری داشتهاند، هنوز میتوان نظام سنتی و مدیریت محلی قنات را یافت و در نتیجه، آسیب کمتری متوجه آنها شده است.
او درباره وضعیت قناتهایی که ثبت جهانی شدهاند، توضیح داد: درباره قناتهای ثبت جهانیشده، باید گفت که خوشبختانه تاکنون مشکل جدی محیط زیستی در این ١١ قنات گزارش نشده است، گرچه تأثیر تغییرات اقلیمی در کاهش دِبی آب آنها مشهود است. این قناتها تحت نظارت دفاتر محلی، شوراهای قنات، نمایندگان وزارت جهاد کشاورزی در استانها و پایشهای دورهای دفتر مرکزی، بهصورت مرتب لایروبی و مراقبت میشوند. در صورت افت سطح آب مادرچاه، اقدامات جبرانی برای انتقال مادرچاه به نقاط بالاتر نیز انجام میشود.
ریاحی مقدم درباره وضعیت بودجه برای پایش و نگهداری این قناتها گفت: این فعالیتها عمدتاً بهصورت مشارکتی بین دستگاههای ذیربط انجام میشود. بخشی از بودجه از سوی وزارت میراث فرهنگی تأمین میشود که علاوهبر لایروبی، در حوزه زیرساخت گردشگری و فعالیتهای آموزشی نیز هزینه میشود. سایر هزینهها نیز با مشارکت وزارت جهاد کشاورزی و منابع محلی تأمین میشود. بهطور کلی، پروژههای مانیتورینگ و تعمیرات دورهای قناتها در طول سال بهصورت مشترک انجام میشود.